حکایت جن بازی
Seyedabolghasem Mousavi:
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
نگاهی به نمایش حکایت فین به روایت جن جین
حکایت جن بازی
شیرین حمزه
برخورد دنیای درام با موضوعاتی مانند جن،دیو،پری و دیگر موجودات افسانه ای،برخوردی متضاد بوده است.گاه سلبی و گاه سرخوشانه.البته در این میان موضوع جن با بقیه فرق دارد و علت آن هم ریشه های قرآنی اش است.در کتاب آسمانی مسلمانان این موجود شگفت انگیز به جن مسلمان و کافر تقسیم بندی و برای هر کدام از آن ها در کتاب های تفسیر،مشخصات و ویژگی های منحصر به فردی ذکر شده است.شگفت آور این که حساسیت های جامعه در این خصوص موجب پدید آمدن دو دیدگاه کاملا”متفاوت شده است.اولی با نگاهی سرخوشانه و دومی جدی و تا حدودی عبوس به ماجرا نگاه می کنند.یعنی این که در خصوص موضوع واحدی،هم نمایش کمدی نوشته و به صحنه رفته است و هم نمایش جدی.طنز پردازان وجه فرح بخش ماجرا و جدی نویسان به وجوه عبادی و دینی آن توجه نشان داده اند.هر چند در دنیای درام کمتر از رسانه هایی مانند تلویزیون و سینما به این موضوع پرداخته شده،اما همین اتفاق های اندک هم حرکتی رو به جلو برای آشتی تماشاگران با تئاتر محسوب می شود.
حکایت فین به روایت جن جین نمایشی است که دست بر روی یکی از موضوعات حساس گذاشته و بر لبه تیغ حرکت می کند.حرکتی که اگر درست و با تفکر انجام نشود،می تواند لطمات جبران ناپذیری به نمایش و البته مجریان آن بزند.جن و برداشتی طنز آمیز از آن در روی صحنه نمایش،آزمونی است که هر کسی نمی تواند از آن پیروز مندانه بیرون آید.توانایی می خواهد و آگاهی.اگر نخستین گام در ارزیابی هر اثر نمایشی که بکر بودن سوژه انتخابی توسط مجریان امر است را در خصوص این نمایش اعمال کنیم،باید اذعان داشت نخستین قدم به خوبی برداشته شده است.نمایش برای جذاب کردن موضوع و ایجاد کنجکاوی که از شروط مهم هر نمایش صحنه ای است،زاویه دید خود را هم تغییر می دهد.به این معنی که داستانی تراژدی را با کمدی ترین شکل به روی صحنه اجرا می کند.زندگی امیر کبیر تاکنون دست مایه آثار بسیاری از نمایشنامه ها شده که تعدادی از آن ها اجرایی ماندگار را رقم زده اند.اما تا کنون کمتر اثری به روی صحنه رفته که با دیدگاهی کمدی به زندگی دردناک این شخصیت بزرگ تاریخی پرداخته باشد.شاید وجود رگه های دردناک غیر اخلاقی درباریانی که نام و یادشان تنها یادآور پلیدی های اخلاقی است و موجب نابودی مردی شده اند که در تاریخ به خوبی و نیکی زیسته است،موجب چنین برداشتی شده است.جنگ خوبی و بدی.زشتی و پلیدی.انتخاب فضای حمام که قتل امیر در آن اتفاق افتاد،از دیگر امتیازات نمایش است.در باور عوام حمام محل تجمع و زندگی اجنه است.آن ها در حمام بخصوص زمانی که خالی است،زندگی می کنند و با هم مراوده دارند.صداهای عجیب و غریبی که از آنجا به گوش می رسد،دعوا و آشتی کردن آن ها با همدیگر است.نمایش با روایت داستان امیر با لحنی کمدی و انتخاب راوی از موجودی به نام جن،سعی در ایجاد فضایی جذاب و دیدنی دارد که در این بخش هم موفق عمل می کند.
از همان ابتدا و با دیدن عنوان نمایش که بیشتر شبیه نامگذاری نمایشنامه نویسانی مانند بهمن فرسی و عباس نعلبندیان در سال های دور است،فضایی وهم انگیز و غیر منتظره برای تماشاگران تدارک دیده می شود.محل وقوع داستان حمام فین و موضوع زندگی امیر کبیر است.داستان هم قرار است از زبان یک جن به نام جن جین نقل شود.همه چیز برای اجرای یک نمایش کمدی و تا حدودی وهم آور آماده است.در ابتدای نمایش دو تن از عوامل طرب در به قول سینمایی ها لوکیشن موزه ای حمام فین و در زمان حال،تکه های کلفت بار هم می کنند.بحث در باره بردن آدمک های ناصر الدین شاه، مهد علیا و البته امیر و پس آوردنشان بدون لباس توسط همین عمله گان طرب است.داستانی فرعی که کنجکاوی تماشاگر را بر می انگیزد.آن دو با حرف هایشان همدیگر را گوشت دم توپ می کنند که آخر هم نمی توان فهمید علتش به واقع چیست؟این حجم از ضرب المثل و کنایه و ایهام آن هم در آغاز یک نمایش هر چند باعث جذابیت می شود،اما به واسطه این که کاشته ای نیست که در آینده مورد بهره برداری نمایشی قرار گیرد،لطافت و وجاهت خود را از دست می دهد.نمایش برای بالا بردن درصد طنز،مرد جوان گنگی را با اداهای خاص وارد می کند تا فضا به سمت کمدی پیش برود. طنز هم که قرار است چاشنی اصلی نمایش شود،به وفور وجود دارد.همان طور که گفته شد،داستان نمایش از زبان یک جن و اعضای خانواده ش،روایت می شود. جن جین که در اصل راوی اصلی نمایش است بعد از ترساندن آدم های نمایش،موضوع نمایش که زندگی امیر کبیر و داستان جفایی است که نوع بشر به وی کرده است را مورد کنکاش قرار می دهد.اما دو مساله در این بخش به نمایش در طول اجرا لطمه می زند:اول شروع دیر هنگام واقعه اصلی نمایش و دوم گم شدن خط روایی داستان در پیچ و خم های طنزپردازانه و طنازانه نمایش.نمایش مقدمه ای طولانی دارد که هر چند سعی شده با
طنز و لفاظی های زبانی به بدنه اصلی اثر بچسبد،اما وصله ای ناچسب و کمتر کاربردی به نظر می رسد.از سوی دیگر،نمایش کمتر به وظیفه نمایشی خود عمل می کند(شخصیت پردازی،داستان گویی،فضاسازی و…)و بیشتر درگیر طنز پردازی شده وتماشاگر را بین دیدن نمایشی کمدی و یا داشتن زاویه متفاوت برای تماشای زندگی امیر کبیر،سردر گم نگه می دارد.
نمایش از جن استفاده دیگری هم می کند و آن بازی ذهنی معادل سازی واژه هاست.جن جین و بقیه جن ها سیستم فکری تماشاگر را به هم می ریزند تا از این منظر هم بر جذابیت نمایش بیفزاید و هم فضایی کنجکاو برانگیز و وهم آور متناسب حال و هوای نمایش ایجاد کنند.به عنوان مثال سن آن ها چندین برابر سن یک انسان معمولی است به طوری که شامل چند صد سال می شود و با این وجود هنوز در دوره جوانی به سر می برند.ابعادی که فراتر از دنیای انسانی است.سوزن و ترس جن ها از آن و داستان هایی که از اسارت شان به وسیله سوزن هایی که آدم ها در اقصی نقاط جهان به تن اشان فرو کرده اند،با سیخ و سوزن و اسباب مصرف مواد مخدر مقایسه و به طنزی دلنشین بدل می شود.نمایش همچنین می کوشد بخشی از اطلاعات خود را در فرامتن عنوان کند تا از این راه تماشاگر را راضی نگه دارد.برای همین بر رفتار جن ها و ادا و اطوارشان تاکید می کند.آن ها موجوداتی هستند که به هر شکل و شمایلی در می آیند.با آگاهی از این موضوع است که مهد علیا مادر ناصرالدین شاه آن ها را اجیر می کند تا در مقابل شاه نمایشی اجرا کنند مانند همان که هملت در برابر عمویش اجرا کرد.البته این بار با نیتی شوم و شرم آور.با این عمل آن ها پاپوشی دوخته می شود تا امیر محکوم و در نهایت دستور قتل وی توسط شاه امضاء شود.
نمایش همچنین موفق می شود از دام فرم گرایی که این روزها به جان تئاتر کشور افتاده و متاسفانه عده ای از هنرمندان تئاتر هم از آن استقبال می کنند،جان سالم به در ببرد.این موضوع چندی است آسیب های جدی به تئاتر وارد کرده که در اجراهای صحنه ای به وضوع قابل مشاهده است.با انتخاب رویکرد اجتماعی و با چاشنی تاریخ و مسائل تاریخی،نمایش با زیرکی حرف خود را می زند و بار خود را به مقصد می رساند.در زمانه ای که شرایط تئاتر به گونه ای است که افراد از طرح و تحلیل مسائل اجتماعی و البته جذاب برای تماشاگران منع شده اند،نمایش موفق می شود به سلامت از این گردنه هم عبور کند و با ترکیب چاشنی طنز با داستانی که ریشه های تاریخی دارد و تصور خنده از آن در درجه آخر به ذهن خطور می کند،فضایی ایجاد کند که در آن بشود اندکی از ابعاد فاجعه را درک کرد.اما نکته مهمی که در انتها باید اشاره کرد طولانی بودن قسمت هایی از نمایش است که هر چند با تکه های کمدی همراه شده،اما به شدت اضافی و در برخی موارد غیر لازم به نظر می رسد.بخصوص در بخش های جن بازی یا به تعبیر خود نمایش جن جاجی.
مساله بعدی حکومت فرم بر سایر عناصر نمایش در اجراهای صحنه ای است.با نگاهی دقیق تر به آثار اجرا شده می توان به این تصور کلی رسید که اجراکنندگان نمایش به فرم بیش از هر عنصر دیگری در نمایش اهمیت می دهند و در این راستا تا جایی پیش می روند که هماهنگی ظرف و مظرف را به دست فراموشی می سپارند.چنین اندیشه ای از آنجا ناشی می شود که نویسنده و یا کارگردان به محض این که ایده یا طرح بکری به نظرش می رسد،با ذوق زدگی از آن استقبال می کند و بدون توجه به این که چنین فرمی مناسب است و یا باید پخته شود و از خامی بیرون آید،به همت گروهی حرفه ای و آماتور نمایشی را به روی صحنه می برند که نتیجه اش اجرایی ناموفق است که نه تنها تماشاگری را به سالن نمی آورد بلکه تاثیری هم در دنیای نمایش ندارد.جالب اینجاست که همین اثر که به تجربیات شخصی سازندگانش وابسته است و کمتر توسط بینندگان درک می شود،ادعای حمایت هم دارند.