بازهم مقوله ناهمترازی صندوق ها
یک گزارش منتشرشده در رسانه ای توجیه گر افزایش سال های خدمت و تاخیر در بازنشستگی ، موجب شد موضوع معضلات سر راه صندوق های بازنشستگی دوباره اهمیت پیدا کند تا تذکر دیگری باشد بر این که صندوق های ناکارآمد — جدا از این که به نحوی آلوده به ویروس “غارت” شده اند، نجاتشان نه به وسیله ورودی های ناچیز حق بیمه و کسورات اینچنینی ، نه با افزودن به سال های خدمت انجام شدنی هست.
جالب آن هست که توجیه گر این موضوع که باید سال های خدمت افزایش یابد ، به منظور تبیین نظر خود کاهش موالید را هم دستاویز کرده است و با ارائه ارقامی ، تلاش کرده تا از این مساله برای درست بودن اجرای طرح افزایش سال های خدمت کارکنان و تاخیر در زمان بازنشستگی بهره ببرد!
به این آمار عنایت فرمایید ؛ “میانگین جهانی نرخ باروری در ۱۹۷۰ میلادی حدود ۲.۲ و در ایران در بازه زمانی ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ میلادی بیش از ۶.۵ برآورد می شد اما با تغییرات بین نسلی و سبک زندگی در جامعه ایران ، اکنون نرخ باروری در کشورهای توسعه یافته حدود ۱.۵ تا ۱.۷ تعیین می شود اما در ایران به حدود ۱.۶ تنزل یافته است.”
گزارش توجیهی مذکور انگار می خواهد گناه ناهمترازی در صندوق های بازنشستگی را گردن کاهش موالید و طبعا به گردن مردم اندازد! و البته می شود فهم کرد که نویسنده آن گزارش خیلی ظریف سعی کرده است بگوید چون مردم مقصر هستند پس هم بایست در افزایش موالید تلاش کنند و هم با سال های خدمت بیشتر جبران مافات نمایند! شاهداین نظرعبارتی هست که ازآن گزارش درپی می آید:
“موضوع صندوق های بازنشستگی یکی از گلوگاه هایی است که کاهش نرخ موالید می تواند به آن آسیب بزند؛ در گزارش جدیدی که مرکز پژوهشهای مجلس درباره مشکلات صندوق های بازنشستگی منتشر کرده، موید این موضوع است که نرخ باروری، از شاخص های مهم جمعیتی است که می تواند در سال های آینده برای این صندوق ها دردسر ساز شود.”
در هر حال در زمانی که همه صندوق های مشابه در کشورهای دیگر به درستی توان پرداختی خود را از طریق سرمایه گذاری های مناسب در بخش های گوناگون اقتصاد حفظ می کنند ، در این جا با نادیده گرفتن مدیریت ناکارآمد در این زمینه ، به قول معروف ، لقمه را از قفا به دهان می برند و توپ را در زمین مردم می اندازند. این عزیزان قصد کرده اند تا امر حیاتی رسیدگی به معضل نهادهای اقتصادی متعلق به صندوق های بازنشستگی — که عده ای راحت طلب حیات خلوت خود کرده اند و آن ها را تا مرز ورشکستگی کشانده اند — را با طرح های بی نتیجه رفع کنند ، طرح هایی که ابتربودن آن ها کاملا عیان است.